عادت

شاید اگر به این نکته توجه کنیم که بیشتر اوقات مان صرف عادتهایمان میشود اهمیت بحثی به نام عادت را درک کنیم. مسلما این عادات هم تاثیر مثبت و هم تاثیر منفی در زندگی ما دارند.. پس هم عادت مثبت و خوب داریم و هم عادت بد. عادات عموما  نه تنها انرژی روحی و روانی کمتری از ما میگیرند بلکه برخی اوقات، انرژی، بالاخص ازز لحاظ روحی به ما تزریق میکنند. با این توضیحات واضح است هرکسی در پی رفع عادات بد و منفی و ایجاد عادات مثبت در زندگیش باشد. در مورد عادات بد ابتدا باید آنها را در زندگیمان شناسایی کنیم. بعد از شناخت این عادتها باید منشا و علت این عادتها را مشخص کنیم. به هر حال شناخت یک مشخصه روانی، مانند عادت بد به رفع آن عادت ناشایست کمک فراوانی میکند. در مرحله بعد باید به طور جدی برای رفع آن عادت بد و حتی رفع منشاهای آن باید اقدام کنیم. به عقیده من بایستی سریعا و صریحا به خود مساله پرداخت.. به عنوان مثال، در عادت سیگار کشیدم که مبتلا به جامعه ماهم هست فرد سیگاری ابتدا باید خواست و انگیزه ترک سیگار را داشته باشد. عوامل و منشا سیگار کشیدن خود را تاحدودی بداند و سعی در رفع و تخفیف ان عوامل باشد. بداند که زندگی فردی انسان تا حدود زیادی برخاسته از خواست و اراده خود فرد است. نکته اصلی در همین جمله قبلی است تا جدیت در ترک عادات ناپسند نباشد هیچ عادتی ترک نمیشود. همین رفتارها و عادات هستند که مشخصه اصلی ما  نزد خودمان و هم دیگران میباشند.عادات عملا بخش عمده شخصیت مارا تشکیل میدهند.

آژیر...